✧˚ وصیت نامه شهید شاهد ✧˚

بسم الله الرحمن الرحیم
سبحان الملک المعبود، سبحان الله الحی العلیم، سبحان العلی الاعلی
پاک و منزه است مالک ستایش شده، پاک و منزه است زنده و دانا، پاک و منزه است خدای بزرگوار
اللهم انی اسئلک الامان یوم لاینفع و لا بنون الا من اَتی الله به قلبٍ سلیم
خدایا من از تو امان می خواهم در روزی که سودی ندارد دارایی و فرزند جز کسیکه بیاید نزد خدا با دلی پاک
مولای یا مولای انت الحی و انا المیت و هل یرحم المیت الا الحی
مولایم ای مولایم تویی همیشه زنده و من مرده و آیا رحم کند مرده را بجز زنده
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه
خدایا در ظهور حجتت تعجیل کن و او را سلامت و پیروز بدار و مارا از یاران و نزدیکانش قرار بده.
سلام علیکم
حقیر در زندگی خود از مال دنیا چیزی ندارم و نیز به هیچکس بدهی ندارم جز به والدین خویش. در زندگی، دنیای خویشتن را در قفس تن محبوس می دیدم و می خواستم تا از این قفس به درآیم و جهان کبریایی را ببینم.
من از دنیای ظاهر فریب و مادیات و هرآنچه که مرا از یاد خدا باز دارد متنفرم، بنابراین اکنون که این مطالب را می نگارم توصیه هایی نیز دارم.
خودم و شما را به تقوای الهی که لازمه عشق به عبودیت است توصیه می کنم اما با صد افسوس که با تنی خسته از گناه این دنیا را وداع می گویم.
چه اندوهناک است که خالق این همه زیبایی را با گناهانم در این دنیای فانی آزرده ام. صد افسوس که نمیشود به عقب برگشت و نیز اشتباهات گذشته را جبران کرد. خدایا من در ازای این همه بدی، تو نعمتهای مرا افزون کردی و بازهم قدر آن را نداستم و این است که به فکر نوشتن این سطور شدم.
ای خدا از دوران کودکی حافظ و پناهی غیر از تو نداشته ام و در تمام این راه پر پیچ و خم زندگی غیر از تو یاوری نداشته ام. پس به گناهانم نظر میفکن که واقعا شرمسارم. من مانند حضرت علی (ع) نمی توانم بگویم که اگر خدایا تن من را به دوزخ خود افکنی رویت را از من برمگردان زیرا هم امام بود و نمونه یک انسان اعلی ولی من ذره ای بی مقدار در عالم وجود هستم و چیزی برای گفتن ندارم.
پروردگارا اگر رویت را از من برگرداندی عشقت را از دل من مگیر تا با داشتن آن در آتش هم به یادت باشم.
در زندگی، سعی خودم را به مجاهدت در راه حق نکردم و اعتراف میکنم از زیانکارانم. شاید عده ای از زندگی من کاملا اطلاع داشته باشند اما نگاهی گذرا و هرچند کوتاه به زندگی ام می اندازم از شما می خواهم همانند من زندگیتان را مرور کنید، معجزات پروردگار قادر و متعال را خواهید دید. کودکی ام را زیاد به یاد ندارم و همین قدر می دانم که در روز تاسوعا دیده به جهان گشوده ام، روزی پر از غم و اندوه و همین روز من را به عشق اباعبدالله الحسین (ع) پیوند داده است. در جوانی ام معجزات متعددی از پروردگار عظیم دیده ام. حقیر از همان ابتدای تحصیلات ابتدایی به علت مشکل شنوایی شاگردی زرنگ نبوده ام ولی از آنجا که خدا خواست و حتی فکرش را هم نمی کردم از مقطع فوق دیپلم تحولی در تحصیلم ایجاد شد که همه شما شاهدش هستید. برای ادامه تحصیل به کشورهایی سفر کردم که فکرش در تصور من نبود. در ابتدای دوران بلوغ توسلاتی هرچند اندک به محضر حضرت امام عصر (عج) داشتم و با اینکه در برهه ای از زمان در جاهلیت به سر می بردم اما با عنایات خاص آن حضرت و ذات اقدس احدیت از جاهلیت مطلق در آمدم و دوباره به ریسمان الهی چنگ زدم. حقیر یکی از عنایات پروردگار را وصلت با همسری پاکدامن از سلاله ی رسول خدا (ص) می دانم و قدم ایشان باعث شد که به حج عمره مفرده به همراه پدر مهربانم مشرف شویم. سال اول زندگی مشترک با همسرم با حقوق بسیار کم و اندک و شهریه دانشگاه و اجاره خانه و … به طور معجزه آسایی به خوبی سپری شد که هنوز هم برایم مانند معمایی لاینحل باقی مانده است که غیر از عنایات حضرت پروردگار هیچ نبوده است. سپس عشق به اباعبدالله الحسین (ع) من را واداشت تا با دوستم به کربلای معلی قدم بگذارم و زندگی ام شامل تغییر شگرفی شود و در سفر بعدی که با برادر عزیزم عازم سفر به سرزمین عشق یعنی کربلای معلی شدم با اینکه هنوز قدم به شهر عشق نگذاشته بودم اما به مقصود واقعی رسیدم و در بیابانها که گم شدیم عشق را با چشم دل دیدیم. یکی از آرزوهای قلبی من این بود که به خدمت در حرم مطهر رضوی درآمدم و این الفت مرا گدای دائمی آن حضرت نمود و با دوستانی آشنا شدم که همه آنها از مقربین درگاهش بودند. با اینکه انسان گناهکاری بوده و هستم اما با اتاقی که در مجاورت حرم حضرت علی ابن موسی (ع) بود آشنا شدم که پیوندم را با معبود و خالقم بیشتر و بیشتر نمود و هر روز ظهر با عشق به الله تعالی به آنجا می رفتم و دل زنگار زده ام را صفا میدادم. سپس در زمانی که برای هیچ زائری ویزا صادر نمی شد با عنایت الله و توسل به ائمه (ع) درحرم حضرت معصومه (س) جواز رفتنم به کربلا صادر شد و در برگشت و در سفارت عراق با اینکه پرونده ام کاملا ناقص بود به طرز معجزه آسایی ویزای عراق برایم صادر شد و من به همراه همسرم به مدت یکماه به سفر روحانی کربلای معلی مشرف شدیم. در زمان تحصیل مقطع لیسانس با عنایات حضرت حق و با تشویق دوستان مسجدی پاسپورت خودم را که برای ویزای تجاری بود به یکی از دوستانم دادم و از بین 52 پاسپورت فقط برای من و یک جوان دیگر برای حج تمتع ویزا صادر شد و با اینکه جوان بودم با همسفر جوانم به سفر معنوی حج تمتع رفتیم و با معجزات فراوان این سفر که مجال توضیح نیست روبرو شدم و سپس با اینکه تنها فرزندم چند روزه بود بخاطر رضای خالق یکتا هجرت کردم و به قصد درس خواندن آن هم چه کسی یک دانش آموز هنرستانی و معمولی به کشورهایی برای تحصیل پا گذاشتم تا عظمت خلقت کبریایی را ببینم که هنوز در تعجبم و شرمندهام از خداوند. البته عنایاتش خیلی بیشتر و بیشتر از این ها بوده که همه را در دل دارم. همین قدر را برای بازماندگان و کسانی که در مراسم تشییع جنازه ام شرکت مینمایند بازگو کنم که بدانند آن چنان خداوند به زندگی و به من نزدیک بود و همه چیز را به خوبی برایم فراهم می نمود که گویی خداوند یکتا فقط مرا آفریده و تمام توجه اش به من است. اگر در زندگی خودمان بنگریم عشق معبود به بنده هایش را درک خواهیم کرد.
توصیه هایی برای بازماندگان و اقوام دارم:
1- ابتدا از مرگ حقیر و دیگران درس بگیرند، زیرا دیر یا زود زمان مرگ شما هم فرا می رسد بنابراین بازهم خودم و شما را به تقوای الهی دعوت می کنم. من به جای زیبایی خواهم رفت حتی اگر در تقدیر زیبای الهی، آنجا جهنم باشد، زیرا ساخته ی پروردگار رحمان و رحیم است و هرچه او برایم بخواهد حق است و با عشق به او حتما با جان و دل خواهم پذیرفت. لذا اندوهناک نباشید و برایم اشک فراق نریزید که همه در نزد معبود زندهایم.
2- از مادرم، پدرم، همسرم، فرزندانم، خواهرم و برادرانم و دیگر دوستان و آشنایانم می خواهم اگر دینی و کدورتی از من دارند من را به الله تعالی ببخشند.
3- خودم و شما را به توسل هر روزه به حضرت بقیه الله الاعظم و صدقه برای فرج ایشان و خواندن زیارت عاشورا در ظهر و مداومت بر خواندن آیت الکرسی در هر ظهر جمعه، نماز حضرت صاحب العصر (عج) و نیز در اندوه دنیوی و اخروی، مداومت بر خواندن حدیث کسا، زیارت جامعه ی کبیره، دعای معراج و دعای نور مینمایم همچنین روز ولادت و ولیعهدی آقا حجت ابن الحسن (عج) جشن بگیرند و شیرینی به ایتام و درماندگان و معلولین را فراموش نکنند.
4- در زندگی ام سعی کردم از مادیات دنیا کناره گیری کرده بنابراین شما را نیز به این اصل رهنمون می نمایم زیرا حب و تعلقات دنیوی را در دل ما تقویت می کند و شوق پرواز به سمت معبود را از ما می گیرد و این را بدانید روزی رسان خداست پس خودتان را مسئول فزونی آن قرار ندهید و به آنچه کم یا بیش از جانب معبود می رسد قانع باشید.
5- طوری زندگی کنیم که اگر فردا روز ظهور امام عجل الله باشد در روز قیامت بدهکار مادی و معنوی خدا و خلق او نباشیم.
6- من در هرکجای، این جهان را بدرود گفتم، در همان شهر مرا دفن کنید زیرا همه جای زمین ارض الله است اما اگر قسمت شد و در شهرهای مذهبی صدای عزرائیل (ع) این فرشته زیبا و مقرب خدا را لبیک گفتم به هیچ وجه مرا در داخل صحن امام شریف (ع) نبرده و از همان خارج صحن حرم سلام مرا به ایشان داده زیرا حقیر در زندگی عادی خود هم این اجازه را به خودم برای ورود به حرم های شریف به علت کثرت گناهانم ندادم.
7- خواهشمندم مراسم اول را در مسجدی در منطقه ای محروم برگزار کنید و مراسم هفتم و چهلم و سال به توصیه اکید من برگزار نگردد. در مراسم خاکسپاری فقط و فقط ذکر مصیبت امام شهیدم حسین ابن علی (ع) و زیارت عاشورا و قرآن تلاوت نمایید زیرا از سرور قطب عالم امکان شنیده ام ما را توصیه نموده در مراسم عزای عمویم عباس ابن علی و عمه ام زینب کبری زیاد شرکت کرده و برای مصیبتی که به آنان وارد شده زیاد گریه کنید چون من ناظر به آن مراسم خواهم بود و خواهشمندم اسمی از اینجانب نبرید و فقط وصیت نامه ام را بخوانید و پلاکارد و گل و غیره تهیه ننمایید و از لباس سیاه به غیر از مصادف شدن روز مرگم با محرم و صفر و شهادت ائمه (ع) استفاده ننمایید زیرا خودم لباس سیاه فقط در شهادت ائمه(ع) بر تن می نمودم.
8- درخواست آخرم از شما این است که مزارم بی نام و نشان به احترام قبر مخفی بانوی عالم امکان فاطمه زهرا(س) باشد. این هشت مورد را به عشق معبود و عدد هشت که به امام هشتم علی ابن موسی الرضا (ع) تعلق دارد به اتمام می رسانم. خوشا روزی که از مکه ندای “ان بقیه الله و انا صمصام المنتقم و انا حجت الله فی الارض” شنیده شود. مولای یا مولای ارحمنی و ارض عنّی بجودک و کرمک و فضلک یا ذالجود و الاحسان و الطول و الامتنان برحمتک یا ارحم الراحمین – خدایا ای مولای من رحم کن و راضی شو از من به جودت و کراماتت و فضیلتت ای صاحب جود و احسان و بخشش.
صدق الله العلی العظیم
شاهد شجاعی پور