تولد

دکتر شاهد شجاعی در سال  1358 مصادف با روز تاسوعای حسینی در کرمان متولد شد.

تحصیلات

پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی به جهت علاقه به رشته مکانیک در هنرستان شهید مهدیزاده و شهید بهشتی در مشهد دیپلم ماشین ابزار و همزمان دیپلم کامپیوتر را از هنرستان کارآفرینان اخذ نمود. سپس در دانشکده فنی و مهندسی در خیابان نخریسی مشهد فوق دیپلم خود را در رشته مکانیک گرفته و پس از آن به منظور گذراندن دوره لیسانس (مهندسی مکانیک) به بیرجند (خراسان جنوبی) رفته و در دانشگاه علم و صنعت مشغول به تحصیل شد. وی در طول دوران مهندسی و پس از آن در هنرستانهای دولتی و غیر دولتی در مشهد تدریس می نمود. پس از فارغ التحصیلی از مقطع مهندسی مکانیک به جهت ادامه تحصیل به کشور مالزی عزیمت کرد و فوق لیسانس خود را از دانشگاه ملی مالزی (UKM) گرفت. لازم به ذکر است به جهت فعالیتهای تحقیقاتی که داشت توانست از این دانشگاه کمک هزینه تحصیلی (بورسیه) دریافت نماید. پس از فارغ التحصیلی از مقطع فوق لیسانس و بر اساس فعالیتهای علمی و رزومه تخصصی خود توانست از دانشگاه سیراکیوز آمریکا برای دوره دکتری بورسیه تحصیلی دریافت کند و لذا عازم این کشور شد. پس از اخذ مدرک دکترا در رشته مکاترونیک از این دانشگاه وارد صنعت شد و با بهره وری از دانش و تجربیات عملی توانست به سرعت به سمت های بالای مدیریتی در شرکت ها و کارخانه های بزرگ صنعتی آمریکایی دست یابد.

خصوصیات اخلاقی

از همان کودکی اگرچه شخصیت کنجکاوی داشت اما همیشه آرام و متین برخورد میکرد. این خصلتهای او تا بزرگسالی نیز همراه او بودند. نکته حائز اهمیت در زندگی وی این بود که در تمامی سالهایی که در خارج از ایران سکونت داشته همیشه به اصول اعتقادی خود پایبند بود و نه تنها این پایبندی با زندگی در کشوری آزاد همچون آمریکا کمرنگ تر نشد بلکه روز به روز به سمت اهداف اعتقادی و مذهبی خود راسخ تر قدم بر میداشت.  حدود نیمی از عمر خود را (18 سال) روزه بود و معمولا با یک وعده (افطار تا افطار) روزها را سپری میکرد. به خورد و خوراک خود و خانواده اش (در خارج از ایران) به شدت توجه داشت به نحوی که پیش از خرید هرگونه ماده غذایی ابتدا مواد تشکیل دهنده پشت بسته بندی آن را چک میکرد که مبادا دارای افزودنی غیر مجاز (غیر حلال) باشد. حقوق که میگرفت ابتدا خمس آنرا جدا کرده و کنار می گذاشت. با تمامی مشغله کاری که در طول هفته داشت، گاها آخر هفته ها به مزرعه های اطراف شهر رفته و خودش شخصا ذبح اسلامی را انجام و گوشت مصرفی خود و حتی دوستان و اطرافیان خود را تامین میکرد. نماز خود را در هر شرایطی و در هر کجا که بود در اول وقت بجای می آورد. از غیبت کردن به شدت گریزان بود و اگر در جمعی ولو خانواده در مورد شخصی خارج از این جمع صحبت میشد، جمع را بلافاصله ترک می کرد. اگرچه زندگی به این سبک در شرایط کنونی جامعه دنیا، از دید عموم بی معنا بوده و گاها نحوه زندگی اش مورد انتقاد دوستان و آشنایان قرار میگرفت اما هدف او آنچنان والا و اعتقادت او آنچان قوی بود که هیچگاه از جهان مادی تاثیر نگرفت و همواره به اصول اعتقادی خود پایبند بود.

سفر به لبنان

در آخرین سمت کاری خود، زمانی که در کارخانه ایی بزرگ در ایالت کالیفرنیا (در آمریکا) مدیر ارشد بود، این کارخانه قراردادی با اسرائیل بست که منجر به تصمیم ایشان جهت خروج از این شرکت شده و استعفا داد. در همین زمان با شنیدن اخبار حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به لبنان، به این فکر افتاد که شخصا برای کمک به آوارگان و کودکان به آن کشور سفر کند. با توجه به تمامی مشکلات موجود جهت ورود به خاک لبنان، پس از ورود در آشپزخانه ایی واقع در بیروت مشغول به خدمت جهت آماده سازی غذا و کمک به خانواده های آسیب دیده و جنگ زده شد.

شهادت

سرانجام در روز جمعه تاریخ 2 آذرماه 1403 و در پی بمباران رژیم صهیونیستی در منطقه نبطیه درصور لبنان در حال کمک رساندن و بردن مواد غذایی برای ساکنان نوار مرزی بود که با دهان روزه و لب های تشنه مانند اربابش امام حسین  (ع) به درجه رفیع شهادت نائل شد.

پیکر مطهر ایشان  پس از انتقال به ایران، در حرم حضرت رضا (ع) “دارالحجه” (جلوی غرفه 8)  در جوار آن حضرت آرمید.